۲۴
تیر ۹۳
آری بارالها...امشب آمده ام که فقط گله کنم...
خدایا آخه چرا؟؟
آخه این چه رسمیه؟
بریدم بارالها...
به جرم گناه نکرده دارم مجازات می شوم...
که چه شود؟
که دلم بسوز؟ بشکند؟
آری امشب آنقدر دلم محکم شکست که صدایش جهان را گرفت...
شنیدی خدایا؟
امشب جواب تمام دعاهایم را گرفتم...
امشب اشک های من که به پهنای صورتم میریزد..جواب تمام دعاهایم را داد...
دعا های یک سالم را...
اصلا من بدترین خلق دنیا..
تو که رئوفی چرا؟
آخه چرا خدایا؟ هق هق گریه ام عالم را می گیرد امشب...
با اشک هایم جهان سیراب می شود...
خدایا گله دارم..