☆حریم 313یارمهدى*عج*☆

☆حریم 313یارمهدى*عج*☆
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۹
ارديبهشت ۹۴

اروند....

غواص ها...

بدنهااى که هیچگاه برنگشت...

مادرهاى که آب اروند را جمع مى کنند به یاد فرزندانشان...

فرزندانى که اینک آسمانى شده اند...

جنوب،آبادان ، اهواز با دلم کارى کرد که هیچ جاى دنیانکرد...

روزگارم دیدنى است...

از آن روزى که بازگشته ام حتى نشده یک روز را به رجعت دوباره فکر نکرده باشم...

و دلم در تلاطم است...اگرنشود...اگرجورنشود...اگر...و اگر...و هزاران اگر!!!

لعنت بر اگر هاى که راه من بسوى شما را مى بندد!

چندى پیش ناگه از ذهنم عبور کرد، چرا این همه آشوب؟؟؟؟ خودشان اذن مى دهند...نگران نباش... . 

به امید روزى که بنویسم فردا عازم جنوب هستم...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۵۵
مهتاب محمدی
۲۷
ارديبهشت ۹۴

تازه میخواست دلم سرخوش مبعث گردد

خبر آمد که حسین بن علی را ز مدینه راندند...! کاش افتد به دلش خواهر خودرا نبرد

یا اگربرد دگر دختر خود رانبرد

چند روزیست خدایا که پسر دارشده

یارب ای کاش على اصغر خود رانبرد...

حسین قافله ات نیّتِ سفر دارد

تو میروی و خدا از دلت خبر دارد 

برای بدرقه اُمّ البنین هم آمده است

به جای مادرتان دست بر کمر دارد

مسیرتان،زیاد است و دخترت کوچک

برای دختر تو این سفر خطر دارد

برای قاسم از اینجا زره ببر آقا

برای پیکر او سنگها شرر دارد

میان قافله ات جا که هست با زینب

بگو که چادر و معجر اضافه بر دارد

بیا حسین عوض کن تو ساربانت را

گمان کنم که به انگشترت نظر دارد

یا برای خودت هم کفن بخر آقا

ثواب دارد عزیزم کجا ضرر دارد

تازه میخواست دلم سرخوش مبعث گردد

خبر آمد که حسین بن علی را ز مدینه راندند...! کاش افتد به دلش خواهر خودرا نبرد

یا اگربرد دگر دختر خود رانبرد

چند روزیست خدایا که پسر دارشده

یارب ای کاش على اصغر خود رانبرد... یسنانصیری نیا

عِیدْ اَستْ ،تَمامِ شَهرْ شادَندْ وَلی...

نوکَر ،نِگَرانِ سََفر ِاَرْبابْ اَستْ....

💢۱۵۲روز تا محرم💢 

دلتنگ_محرم_اربابم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۳۰
مهتاب محمدی
۲۵
ارديبهشت ۹۴

آسمان شهرم دیروز...

غمگین تر از هر روز بود...

بغض کرده بود...

نمى بارید...

فقط بغض خفه اش کرده بود...

شهربوى خدا مى داد...

بوى روزهاى جنگ را گرفته بود...

دیروز شهرم میزبان بود...

میزبانى که میهمانش بیش از سى سال است که به لقا یار پیوسته است....

میهمانش را عاشقانه در آغوش کشید ...

میهمان نازنینمان همراه با چشمان خیس از اشک مادران و پدران و برادران و خواهران وطنش به خاک سپرده شد !

گمنام!!!

گمنام تر از هر گمنامى...

گویى ارادت خاصى به مولایم حسین و امام موسى کاظم داشتند...

چرا که چون مولایش حسین بى سر بود...

و در روز شهادت امام موسى کاظم درخاک پاک کشورش آرام گرفت...


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۱
مهتاب محمدی
۲۳
ارديبهشت ۹۴

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۴۴
مهتاب محمدی
۲۳
ارديبهشت ۹۴

خط خودم !

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۴۰
مهتاب محمدی
۲۰
ارديبهشت ۹۴

جانم  امام رضا: 

میخواست ضریحش قدح یاس شود...

صحن و حرمش مرقد احساس شود...

چون دید که آب دور عمو میگردد...

میخواست شبی شبیه عباس شود...

سلام .شب تون بخیر این سایتى که آدرسشو مى زارم واستون متعلق به یکى از دربانان حرم مطهر رضویه! از قرار معلوم فردا شب حول و هوش ساعت 9:30 زیارت حضرت را در حرم مطهر مى خونه .و یه فرم رو سایت گذاشته که شما برید حاجت قلبى تون بنویسید، و فرداشب هم همون حول و هوش زیارت خاص امام رو بخونید! اول فقط ى عکس باز مى شه ، عکس پنجره فولاد، چندلحظهاى دستتون روش نگهداریدسایت بالا میاد.

darbanagha.blogfa.com

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۱۶
مهتاب محمدی
۱۹
ارديبهشت ۹۴

بهترینم اى دوست ، یادگار دیروز...

دل من سیر برایت تنگ است...

دم به دم در همه دم...

غرق نیازم  از خدا...

که تو باشى آرام...

بهترینم اى دوست ، یادگار دیروز...

دل من سیر برایت تنگ است...

در بین تپش ثانیه ها...

در هیاهوى زمان...

مى شود احساس کرد بیش از پیش 

نسیم  دلتنگى را !

و در آن لحظه ى ناب 

مى شود تمنا کرد از خدا ،

غرق شادى باشى هر روز ! 

بهترینم اى دوست !

مخاطب خاص این متن : یادگار دیروز !

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۶:۴۳
مهتاب محمدی
۱۹
ارديبهشت ۹۴

پشت سر ، مرقد مولا...

روبه رو ، جاده و صحرا...

بدرقه ، با خود حیدر...

پیش رو ، حضرت زهرا...

اینجا هرکى هرچى داره نذر حسین کرده...

هرستونى که رد مى شیم سیل جونمرده...

یاحسین لبیک !

اومدیم پاى پیاده...

روز و شب تو دل جاده...

اومدیم مولا ببینه شیعه مشتاق جهاده ! 

تا دم آخر مى مونیم پاى همین مکتب!

مرده باشه مگه شیعه ، تنهاشه زینب!

یاحسین لبیک !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۶:۲۳
مهتاب محمدی
۱۵
ارديبهشت ۹۴

وقتى کسى مى گوید التماس دعا ! برایش دعا کن.

وقتى مى گوید التماس دعا یعنى دیگر امیدى ندارد...

یئس بر کاخ آرزوهایش پنجه کشیده...

وقتى کسى مى گوید التماس دعا یعنى از همه کس بریده است...ارتباطش با خالقش همچو ریسمانى نامرئى شده است ! 

وقتى کسى مى گوید التماس دعا ، دست کم نگیرش...

شاید مریضى دارد ...

شاید گره اى در خوشبختى اش افتاده باشد...

شاید از گناهى رنج مى برد...

شایدمى خواهد از نفوس پاک تو به بارالهاش برسد ...

وقتى کسى مى گوید التماس دعا ،

 صمیمانه برایش دعا کن !

التماس دعا...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۳۲
مهتاب محمدی
۱۴
ارديبهشت ۹۴

جنوب است یک دنیا دلدادگى...

جنوب است یک عمر عاشقى...

جنوب است یک دنیا جنون...

جنوب است هزاران شهید نقاب در خاک کشیده...

شلمچه است...و کربلا !

کربلا !

چقدر رویایش دوراست....

یعنى مى شود؟!

بهمین زودى؟! راهى سفر شوم ؟!

براى دل بى قرارم امن یجیب بخوانید...

کربلا در کربلا مى ماند اگر زینب نبود...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۳۲
مهتاب محمدی
۱۲
ارديبهشت ۹۴

در بهترین مکان متولد شد(کعبه)

در بهترین روز متولد شد(جمعه)

جانشین بهترین پیامبر بود(محمد)

همسر بهترین زن دنیا بود(فاطمه)

پدر بهترین بچه های دنیا بود(حسن حسین)

در بهترین ماه به شهادت رسید (رمضان)

در بهترین شب ضربت خورد(اول قدر)

در بهترین شب شهید شد(دوم قدر)

در بهترین حالت بود که ضربت خورد(نماز)

در بهترین حالت نماز بود (سجده)

ای بهترین بهترین ها دستم را بگیر

یا علی مدد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۱۰
مهتاب محمدی
۱۲
ارديبهشت ۹۴

«نیمکت های چوبی»،

بیشتر از «درختان جنگل»، 

«میوه» میدهند،

اگر ریشه؛ 

در «وجود معلم» داشته باشند.

روزتون مبارک.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۱۶
مهتاب محمدی
۱۱
ارديبهشت ۹۴

خانم جون که نیست یک گوشه دلم خالى است...

هیچ گاه اینگونه دلتنگش نشده بودم.

آخر همیشه بود...

کنارم بود!

حتى روزهااى که شهرستان بود...

بازهم بود!

اما حالا...

خاک کشورش با خاک کشورم فرق دارد...

حالا که بغض پاییم مى شود...

دلم مى خواهد کنارش باشم!

او بهترین جاى دنیاست الان!

شک ندارم که دارد برایم دعا مى کند...

کنار اربابش حسین !

خوش به حاات خانم جون ! 

کربلا زیباترین حس دنیاست !

آنقدر دلم تنگ است برایت که اشک را به زور مهار مى کنم!

بغض خفه ام کرده است.

خانم جون خوش به حالت !

از بین الحرمین چه خبر؟!

خانم جون هواى چشمانت را خوب مى دانم که ابریست...

براى هواى چشمانم دعا کن!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۱۳
مهتاب محمدی
۱۰
ارديبهشت ۹۴

معلمی شغل نیست؛ معلمی عشق است.

اگر به عنوان شغل انتخابش کرده ای ، رهایش کن

و اگر عشق توست مبارکت باد. (شهید رجایی )

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۳۲
مهتاب محمدی
۰۷
ارديبهشت ۹۴


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۵۹
مهتاب محمدی
۰۶
ارديبهشت ۹۴

نمى دونم چى شد که دلم تنگ شد...

دلم تنگ شد واسه اردوگاه آبادان...

با اینکه ادردوگاه اهواز همه جوره بهتر از آبادان بود اما...

اردوگاه آبادان با دلم صمیتى تره....

خداکنه امسال روزیم باشه !

چى من رو وصل کرده به آبادان و اهواز و شلمچه و فکه و اروند و...نمى دونم ! اما مى دونم کشش عجیبى دارم به اون سمت....

منتظر معجزه ام...

منتظر یه نشونه...

مى دونم دلمو خودشون وصل کردن !

خداکنه تو راهشون بمونم !

شهدا به شما ایمان دارم ...

وقتى که اوج دلتنگى و بى آبرویى مى شوی اگر سیم اتصال دلت هنوز وصل باشد وصلت مى کند آبرویت مى دهند....

عزتت مى دهند....

قرضت را مى دهند ....

فقط وصل باش! 

اى جوان وصل باش!

هر بار که دلم پر باشد مى نویسم ...

آنگاه تسکین میابم...

اما اینبار تسکین نیافتم!

خوش به حالشان...

شهدا را مى گویم...

جهاد و کار فرهنگى خیلى سخت شده ! 

خیلى بیشتر از خیلى ! 

دلم مى خواهد مثل شماها باشم...

شهید...

گمنام....

(عکس را خودم گرفتم.اردگاه آبادان است !صبح روز22بهمن 93.ساعت تقریبا 4 و 51 دقیقه بود.هنوز صداى پرچم ها که از شدت باد بهم مى خوردند در گوشم مى پیچد!)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۳۹
مهتاب محمدی
۰۴
ارديبهشت ۹۴

خـبـر آمـد خبـری نیـست هنـوز 

از غـم دوری دلـدار بـسـوز... 

"بـایـد" ایـن جـمعه بیایـد، بایـد! 

مـن دگـر خسـته شـدم از شـایـد! 

اللهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۱۸
مهتاب محمدی