۲۴
تیر ۹۳
امشب از آن شب هایست که از تنهای باز سراغ وبم آمده ام...
از دلتنگی
خـــــدایا....
نبود این رسمش...
خودت که خوب خبر داری دلم زود می شکند...
تمام دعاهایم را باز گراداندی...
خلوت هایم را... خدا ....خدا کردن هایم...همه چی به خودم برگشت...
سخت ناکام ماندم...
یادم نمی رود هیچ وقت امسال را...
سرنوشتم چه خواهد شد نمی دانم....
بارالها....این بنده ات دلش بدشکسته است...
به که بایدشکایت ببرد؟؟
من که جز حریم تو جایی را ندارم...
یارب یارب یارب...
شنیده ام اگر سه باربگویی خواست دلت برآورده می شود...
تا ناامید نشده ام به دادم برس یارب....