مولاى مهربونم سلام...
باز اومدم...
من همونیم که دیروز بلند توى خیابون خندیدم...
من همونیم که دیروز باغرور روى عرض الله پا گذاشته م...
من همونیم که دیروز یادم رفته بود عالم محضر خداست...
اما حالا اومدم...
اومدم مهدى جان...
آخر شنیده ام امشب شماهم به میهمانى دعوتید....
آمده ام که بگویم بنده نوازى کنى...
زنهارکه شکایت مرا بکنى آقاجان...
من که جزاین صاحبخانه کسى را ندارم...
اگراو جواب را ندهد در خانه ى کى بروم...؟؟
مهدى جان امشب ،
همین امشب نمى شود
دست مرا بگیرى....
اصلا آقاجان نمى شود فردا
سفره ى افطارمان را در کنارشما بچینیم❔❕
مولایم روزهاست که تقویم ظهورت را ندیده ام...
دلم برایت پر مى کشد...
منبع : تراوشات ذهن بنده
کمتر از 3 ساعت مونده تا شروع مهمونى...
همگى آماده شدید؟؟؟
لباس هاى نو و تمیزتون بپوشید...
عجله کنید...
خواب نمونید...
صاحب خونه آدم حسابى...
خیلى وقته منتظر...
مبادا دیر کنید...
واستون یه مهمونى گرفته ...
به وسعت آسمون...
خوان نعمتش رو همه جا گسترده...
فقط یه چیزى یادتون نره...
حواستون باشه کسى ازاین قافله جا نمونه ها...
★روزه داران گرامى اولین سحرى گواراى وجودتون★